۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

خواب


پریشب تو خواب دیدم یه بنده خدایی که سالها پیش تو قلب ما رفت و اومدی داشته و حالا هم نه نشونی ازش دارم و نه هیچی ، راه گم کرده و اومده به خوابمون . یه مقدار زیادی بهبود اخلاق یافته بود و به قول قدیمیا سر به راه شده بود . صبح دیروز که از خواب بیدار شدم کلی تو فکر بودم و یه مقداری هم کیفور. بعد از ظهرش نشستم اتفاقی فیلم inception رو دیدم . واقعا عجب فیلمی بود . موضوع فیلم خواب بود . یه قسمتیش هم یه بنده خدایی تو خوابش با زن متوفیش زندگی می کرد و اصلا یه کاری کرده بود که بره به خواب و تو خواب زندگی کنه . حالا کلی تو این فکرم که برم ببینم تو خواب بودن با کسی که آدم دوست داره چه جوریه ؟
تذکر: با عنایت به صحبت های دوستان در خصوص این پست لازم به ذکر است که اون بنده خدا از ذکور بوده اند ، نه از اناث . خواهش می کنم زندگی را جور دیگری ملاحظه فرمایید .

۴ نظر:

مریم سپید گفت...

از کابوس بیداری به رویای خواب پناه میبری؟

آیین اهورایی گفت...

قديما "فرانكي" ميديدي
حالا ديكاپريو

فرانكي همون عزيزه كه به دل اين رفيقمون رفت امد داشت

بارون گفت...

کی اذیتت کرده ؟؟ مهم نیست جنسیتش چی بوده مهم اینه که انوش جان شما قلب مهربونی داری و رفت و امد به اونجا مجازه بی خیال حرف مردم

mahan گفت...

دیگه بدتر