۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه

یارم...


یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن

ترسم که بوی نسترن مست است و هشیارش کند

پروانه امشب پر مزن اندر حریم یار من

ترسم صدای پرپرت از خواب بیدارش کند

پیراهنی از برگ گل بهر نگارم دوختم

بس که لطیف است آن بدن ترسم که آزارش کند

ای آفتاب آهسته نِه پا درحریم یار من

ترسم صدای پای تو از خواب بیدارش کند

فائز دشتستانی

۱ نظر:

آیین اهورایی گفت...

دل شدگان
صدای زیبای شجریان
ساز زیبای علیزاده