خیلی حرف ها تو دل و سرمونه اما از ترس گزمه های نت نمی توانیم بر صفحه کیبورد پیاده شان کنیم
اگر از محتوی کمی ناراضی بودین بر ما خرده نگیرین
۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه
باز آمدم
یه دفعه ای یه سفر پیش اومد رفتم شمال . یه زمینی که مدتها منتظرش بودم صاحبش راضی به فروش شد . اونم با قیمتی بسیار پایین تراز اون چیزی که من حدس می زدم .الان تازه از شمال برگشتم . خسته و داغون . فعلا با اجازه .
۱ نظر:
بچه مایه داری ها خانه می خری و زمین می خری؟؟؟؟
ارسال یک نظر