۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

دشت هویچ

یادش بخیر یه بار  دانشگاه داشت دخترا را می برد اردو کوه من را هم به عنوان بلد بردن
 مقصد هم دشت هویچ بود خلاصه بعد از 2 ساعت رسیدیم به خود دشت تو خود دشت همون طوری که در عکس پایین واضحه یه عالمه یونجه هست 
منم طبق معمول بساط خالی بندی را پهن کردم به بچه ها گفتم این سیرکه که کلی هم خاصیت داره وهر کی بخوره از 87523847623984692364 نوع درد فارغ میشه دخترای بیچاره هم همگی باور کردن و خوردن
در همین اوصاف بودم که یک راس الاغ از راه رسید  و شروع کرد به خوردن یونجه ها یکی از دخترا از من پرسید مگه خرها هم سیرک می خورن منم گفتم نه
اما انسان ها را میشه خر کرد که یونجه بخورن

۶ نظر:

بارون گفت...

واله آیین جان تو ولایت ما یونجه اون مدلی نیست ................الهی .... دختراتون چه ساده بودن کاش من اونجا بودم !

میم. گفت...

آیین دارم فکر می کنم ببینم جاهایی که با هم رفتیم چیزی به خوردمون نداده باشی! فعلا که چیزی یادم نمیاد ولی وای به حالت اگه ... ؛)

انوشیروان بهدین گفت...

بالاخره از سفر اومدی . به سلامتی . گفتم آب و هوای قندهار بهت نساخته دیر می یای .

sasa گفت...

هر کی بتونه بقیه رو خر کنه خودشم خره
دخترا هیچ وقت خر نمیشن

1387 گفت...

استاد از شما بعيده!!!!!!!!!!!!!!

آیین اهورایی گفت...

جواب بارون
راست می گی یونجه سه برگ و لی اگر دقت کنی تو عکس هست
جواب م
یاد باقالی بخیر
جواب ساسا:
....
جواب 1387:
اون موقع تو چیزاس دسگه استاد بودم