یه دوستی چند وقت پیش که وبلاگ جدید رو راه اندازی نموده بودیم بهم گفت : فلانی رفتی بالا . پرسیدم : یعنی چی ؟ گفت : آخه تو وب جدیدتون در قسمت دست اندرکاران اول اسم تو هستش بعد آیین . راست می گفت. توجه نکرده بودم . منم خودزنی کردم . بهش گفتم :
من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد به این بالا نشینی ها
با هم خندیدیم . امروز دوباره رفیقمونو دیدم . پرسید : فلانی چی شد رفتی پایین ؟ جالب بود که من بازم توجه نکرده بودم . اینبار آیین زنی کردم . بهش گفتم :
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است
ایضا خنده ها رفت ...
من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد به این بالا نشینی ها
با هم خندیدیم . امروز دوباره رفیقمونو دیدم . پرسید : فلانی چی شد رفتی پایین ؟ جالب بود که من بازم توجه نکرده بودم . اینبار آیین زنی کردم . بهش گفتم :
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است
ایضا خنده ها رفت ...
۷ نظر:
یه دوست داشتم صائب می خوند
و عاشق سبک هندی
یه بار بهش گفتم تو کلن چیزی از شعر می فهمی ؟؟؟؟
قربون حواس جمع
زیارت قبول باشه انوش خان.
فکر کنم آیین با زیرکی جای اسما رو عوض میکنه که این دو بیت شعر در مورد هر دوتون صدق بکنه
سلام دوست عزیز
کاش بالا و پایین زندگی هم خنده دار بود ............................
پاسخ مریم : دوتاش بیشتر در مورد آیین صدق می کنه
پاسخ بارون:
چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت زین و گهی زین به پشت
خيلي باحال بود ! دنيايي داريد شماها !
چه جوری این همه شعر حفظی؟ البته حاضر جواب هم
ارسال یک نظر