۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

ترانه سرایی بزرگ


کار خوب و بد باید یه جایی خودشو نشون بده . این نشون دادن اگه بدون هیچ پیش زمینه ی قبلی باشه ارزش اون کار خیلی ملموس ترمی شه . با اینکه موسیقی پاپ کم گوش می کنم ، اما کارهایی بوده که واقعا به دلم نشسته و تو ذهنم مونده . امروز داشتم تو اینترنت یه چرخی می زدم ، به اسم یه ترانه سرا برخوردم . " ز و ی ا، ز ا ک ا ر ی ا ن " . وقتی ترانه هایی که زویا گفته رو بررسی کردم ، خیلی جالب بود که بسیاری از ترانه هاش تو ذهن که چه عرض کنم ، تو قلبم بودن و بسیار از خودم شاکی شدم که چرا تا پیش از این به این ترانه سرای بزرگ توجه نکرده بودم . البته زیاد هم شاید تقصیر ندارم . نسل من بزرگا و هنرمندای واقعی این مملکت رو کم شناختن و اگه هم شناختن و اطلاعاتی از اونها رسیده ، با عبور از یه صافی کت و کلفت به دستشون رسیده . از کارهای اون که بنده خیلی ازش لذت برده ام و می برم میشه به " نامه (بی تمبر و تاریخ) " که سیاوش خونده ، " کیو کیو بنگ بنگ " بانو گ و گ و ش و " شب زده " جناب ابی اشاره کرد . مثلا اگه کسی تو دهه چهل به دنیا اومده باشه و بدبختی های دهه 50 و 60 رو پشت سر گذاشته باشه ، ترانه کیو کیو بنگ بنگ براش یه مرور سریع خاطرات تلخ گذشته ست . مثل ترانه دهه 60 نامجو برای نسل ما . قسمتهای نخست ترانه " نامه " رو اینجا می یارم :
پاکت بی تمبر و تاریخ ، نامه بی اسم و امضا
کوچه دلواپسی ها ، برسه به دست بابا
با سلام خدمت بابا ، عرض کنم که غربت ما
اونقدام بد نیست که میگن ، راضیم الحمدالله...

۱ نظر:

farideh گفت...

من که نمی شناختمشون جالب بود ممنون